تسلسل جنایات دشمنان علم ومعارف با پیروی ازمکتب حسن امیری ادامه دارد
 ع . باغبان ع . باغبان

 

تاریخ کشورما بانظرداشت موقیعت جغرافیای که دارد نقطه عطف وتوجه متجاوزین ، کشورهای استعمارگر ودشمنان مردم ووطن ما بود که به اثر مداخلات مذکورحوادث وقضایای مختلف ومتنوع بروز نمود به خصوص با تولد غیرطبیعی پاکستان طبق اهداف تندروانه اسلامی درپهنانی افکار مذهب دیوبندی ازبطن هندوستان بالوسیله دایه نفاق افزا( انگلیس)،اکثراً حوادث به وقوع پیوسته تحت شعاع ودایره نفوذ استخبارات پاکستان صورت گرفته است.طی شش دهه اخیربرعلاوه سایرکشورهای منفعتجو، پاکستان نقش خیلی منفی را دربروز وانکشاف حوادث که منجر به کشتارومعیوب شدن هزاران هموطن ما وویرانی کشورما بالوسیله اگنتهای استخدام شده تحت عناوین مختلف صورت گرفت. یکی ازشیوه های جنایات مذکور مسموم نمودن شاگردان، محصلان، کارگران موسسات عام المنفعه وکارمندان دولت بوده ومیباشد.درین شیوه جنایت شان هدف عمده جلوگیری ازعلم ودانش، ترقی وپیشرفت ،آزادی،دموکراسی و .... میباشد که بالوسیله تند روان اسلامی ویا سایر تندروان تطبیق شده ومیشود .                                                  که ازجمله میتوان از مسموم نمودن شاگردان مکاتب وتیزآب پاشی بردختران مکاتب وپوهنتونها در زمان سلطنت ظاهرشاه توسط اعضای سازمان های اخوان المسلمین بالخصوص شاخه گلبدین حکمتیار انجام میداد.                                                    در دوره جمهوری محمد داود با استخدام ،تربیه،پرورش وتجهیزنمودن تندروان اسلامی اغتشاشات وبغاوتها وسایراعمال تروریستی دراکثر شهر ها و ولایات کشوربراه انداختند وموانع را درراه تحقق اهداف نسبتاً مترقی آن نظام طبق پلانهای استخبارات پاکستان ایجاد نمودند.  

 هفتم ثور1357 وبعداً ششم جدی 1358 هجری شمسی چانس طلائی برای استخبارات پاکستان وکشورهای منفعتجو ومداخله گربوجود آمد که ازیک طرف زمینه مساعد در تسلسل  دشمنیها علیه خاک و مردم ما برای شان پیدا شد،وازجانب دیگرمنابع وسیع مالی ونظامی درپاکستان سرازیر گردید.همان بود که دولت پاکستان، خاکش را محل و مرکزفرماندهی کشورهائیکه در ادامه جنگ سرد نقش اساسی داشتند،قرار داد وبالوسیله براه اندازی جنگ غیرمستقیم وتحمیلی علیه وطن ما که هدف عمده ای شان  شکست بلاک شرق در راس اتحاد شوروی نیزشامل بود، جنایات وکشتار را وسعت بخشیدند .    براساس سیاستهای توسعه جویانه ،پلانهای طویل المدت را طراحی نمودند که درقدمه اول با نظرداشت خصوصیات جوامع آسیائی که دین ومذهب نقش اساسی را در جامعه دارد ، دین را هسته اساسی پیشبرد اعمال خصمانه خویش قرار دادند وبا تمثیل دوستان واقعی مسلمانان جهان ( درحالیکه قضیه فلسطین وپشتیبانی ازاعمال وجنایات اسرائیل علیه ثابت کننده عکس موضوع میباشد) اقدام به جلب ،تربیه ،پرورش وفعالیت تندروان اسلامی منطقه وجهان درداخل خاک پاکستان نمودند و تحت نظر استخبارات امریکا ـ انگلیس درپیاده نمودن اهداف کشورهای فوق الذکر نقش مهم واساسی را بازی نمود.    طبق پلانهای مذکوربرعلاوه تنظیمهای جهادی درجلب وجذب سایراحزاب و سازمانها اقدام نمود و امکانات وسیع مالی ،تسلیحاتی و نظامی را در اختیارشان قرار داد.         به دلیل بدست آوردن امکانات مالی وسلاح از استخبارات پاکستان ،سازمانهایکه زمینه فعالیت آنان براساس افکار ونظریات غیرواقعی وخلاف آرمانهای مردم ما برای شان در داخل کشور محدود گردیده بود وحتا توسط تنظیمهایکه با آنان پروتوگولها همکاری عقد نموده بودند ،ازمراکز اصلی شان به پاکستان،ایران وچین فرار ودرخدمت استخبارات آن کشورها قرار گرفتند. با استفاده ازامکانات فوق به ساختن ویا تقویت پایه های حزب خویش اقدام نمودند،این روند تا آنجا توسعه یافت که سازمانهای چپ مائوئیستی را نیز در بر گرفت. چنانکه سازمان رهایی و سازمان ساما، اولی زیرپوشش جبهه مبارزین مجاهد و دومی (ساما ) تحت نام جبهه متحد ملی،ازمقامات پاکستانی منابع مالی و اسلحه دریافت کردند.دراین مسیرتا آنجا پیشرفت که دربرنامه جبهه متحد ملی،تاسیس جمهوری اسلامی را هدف قرار داند. در حالیکه جمهوری اسلامی درپرنسیپ با مائوئیسم در تضاد میباشد.                                                                                                    طبق همان توافقات وبدست آوردن منافع شخصی وسازمانی، آقای حسن امیری به تطبیق وپیاده نمودن یکی ازشیوه های خاص استخبارات پاکستان که مسموم نمودن شاگردان مکاتب ،محصلین پوهنتونها و کارگران فابریکات بود اقدام نمود.                             طبق اساس اسناد منتشرشده مواد سمی که استخبارات پاکستان جهت تحقق اهداف شوم خود آماده مینمود به دسترس نماینده گان سازمان ساما درپاکستان قرارداده میشد وبعداً طبق هدایت آقای حسن امیری ( سیغانی ) توسط انجنیر...بکابل انتقال وتوسط  سایر اعضای سازمان مذکور،هموطنان عزیزما درمرکز وولایات کشور مسموم گردیدند که بر اثرآن جنایت صدها هموطن ما شهید ومعیوب گردیدند.

در دوره های مجاهدین وطالبان چون ازیکطرف مکاتب وپوهنتونها طوریکه لازم است فعال نبودند و اتباع کشورما طبق پلانهای شوم تر استخبارات پاکستان تحت ظلم وستم شدید تراگنتها وهواداران آنان قرارداشتند وضرورت تعقیب ازمکتب حسن امیری نبود.   اما بعد از روی کار آمدن آقای کرزی بخصوص سالهای بعد که اختلافات بین حکومت کرزی واستخبارات پاکستان بوجود آمده ، جهت سرکوب جنبش نیمه بند آموزش علم و معارف و حضوریافتن اطفال وجوانان در راه کسب علم ومعرفت،باز استخبارات پاکستان با تعویض موره های قبلی ویا توسط پیروان همان مکتب آقای حسن امیری مانع تعلیم وتربیه اولاد کشور شده اقدام به مسموم نمودن شاگردان مکاتب ذیل نمودند. طبق اخبار نشر شده دررسانه های افغانی وخارجی ازمسمومیت های ذیل هموطنان ما یا آورشد:     ـ مسمومیت 150 متعلم اناث در تخار ـ شامل شاگردان لیسه نسوان مرکزی ولسوالی رستاق ولایت تخار از اثر نوشیدن آب مسموم شدند..

ـ  طبق اظهارات مقامات افغان، حدود 126 دختر دانش آموز در ولایت کاپیسا در شمال کابل بر اثرتنفس هوای آلوده به مواد سمی درداخل مکتب مسموم شده اند

ـ  60 متعلم دیگر در ولایت پروان به روز دوشنبه 21 ثور مسموم شدند.                     ـ  مسئولان صحت عامه در ولایت مرکزی غزنی می گویند حدود 60 متعلم یک مکتب دختران به دلیل مسمومیت باحالت اضطراب، سرگیجه، سردردی و تهوع به شفاخانه منتقل شده .

ولایات کابل، پروان ، کاپیسا، قندوز ، کنر،هرات و قندهار شاهد بیشترین موارد این گونه مسمومیت ها بوده است.                                                                           اینکه طالبان تهدیدی بزرگی علیه علم ودانش ،ترقی وپیشرفت بوده ومیباشند واقعاً سوال برانگیزاست که چرا وبه اساس کدام دلایل  مسئولین دولت فعلی با چشمدید ها ودرک جنایات آنان که روزانه دها هموطنان ما را شهید ،زخمی ومعیوب میگردند با دشمنان علم وفرهنگ درحال معامله وآشتی میباشند. درحالیکه دوره طالبان وعملکرد های آنان نقطه عطف وصفحه ننگین تاریخ کشورما تشکیل میدهد.                         مطلب عمده اینکه عامل به قدرت رسیدن رهبران دولت فعلی،همان ظلم واستبداد نظام طالبانی بود که  حقوق وآزادیهای بیش ازنصف نفوس جامعه ما درقدم اول سلب گردید وبعداً درهمه ساحات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی ومذهبی زنده گی را بالای مردم محدود نمودند تا آنکه تاخت وتاز بالای ولینعمتان خود نمودند. بنیانگذاران شان با تعویض موره های جدید خویش، بدون درنظرداشت آرای مردم و سهمگیری همه نیروها ی ،  نصب کردند.                                                                              رهبران دولت فعلی افغانستان با توجه وعبرت ازگذشته خویش وجنایات طالبان باید معتقد گردند ائتلاف ویا شریک نمودن طالبان دردولت فعلی با نظر داشت سواد ،محل ومحیط یکه تربیه وپرورش یافته اند، اندیشه هایکه پیروی مینمایند،جفای عظیم بحال مردم وکشورما میباشد. افکارونظریات تحجری وضد علم ودانش وسایر عقبمانی ها که درتیوری وعمل شان وجود دارد و آنان توسط دشمنان دیرینه مردم ووطن ما تولد ودرخدمت آنان  قراردارند.                                                                     هرگاه رهبران فعلی دولت درخدمت پاکستان وسایر همپیمانان شان قرار ندارند باید با احساس پاک وطن دوستی سد راه تحقق اهداف واعمال شوم آنان  گردیده و از کنار آمدن ها با طالبان وسایر دشمنان مردم افغانستان صرف نظر نموده درجهت آرامی  و آسایش مردم اقدام نماید چراکه دراعمال وکردار طالبان هیچ کدام تحول وتغیر نیآمده و نظربه حوادث وقضایائیکه طی چند سال ویا چند روز اخیر درکشورما مرتکب شده اند آنان ذلال تر ازگذشته شده اند.                                                                       با نظر داشت اینکه مردم تاریخ سازهستند ومردم باید ازطریق تفاهم،درک واقیعتهای فعلی جامعه وحوصله مندی ، زمینه های وحدت ووفاق ملی را بدون دامن زدن به اختلافات قومی،لسانی ،سمتی ، مذهبی وسایر امراض که دامنگیرجامعه ما شده است، بوجود بیآورند.تا باشد که مردم وکشورما درفضای صلح وآرامش سپری وبسوی ترقی وپیشرفت گام بردارد. جهت ایجاد صلح وآبادی کشور:                                   هرتبعه افغان با درک مسئولیت اخلاقی وافغانی خویش در قدمه اول با انتقاد ازخود با تصحیح اشتباهات گذشته،وجدان سالم وپاک جهت ایجاد وحدت ملی وازبین بردن نفاق وسیع که دامنگیر جامعه افغانی شده گام بردارد. برداشتن این گامها مستلزم گذشت و برده باری ، شناخت ازافراد و سازمانهایکه اهداف وطرحهای مردمی دارند میباشد .  باید هرشخص وسازمان سیاسی با تفکرسالم درجستجو راه ها و طرحهای جدید که منافع اکثریت جامعه در آن مضمر باشد درجهت ایجاد صلح وآبادی کشور اقدام نمایند. ثانیاً نقش رسانه وکارشناسان سیاسی درشرایط فعلی خیلی ارزشمند ومثمرمیباشد.     هرگاه درجهت مثبت بخاطر وحدت وتفاهم ملی با درک پروبلمهای فعلی مردم وجامعه با طرحهای عملی وسازنده ،بیان انسانی وگذشت دراین مرحله حساس تاریخ کشور وظایف مردمی وملی خویش را انجام دهند ،نقش مثبت وانسانی شان را بمثابه انسان رسالتمند به مقابل مردم ووطن انجام خواهند.                                                     هرگاه درجهت منفی از زاویه افکار ونظریات شخصی وسازمانی خویش ازتربیونها و رسانه های جمعی با نثارنمودن دشنامهای غیراخلاقی وخلاف کرامت انسانی که شایسته یک انسان رسالتمند نمیباشد،گرچه توهین ودشنام دادن شخصیت اصلی شان را بیان مینماید. اما ارائه شایعات ودروغ پراگنی ها که زمینه نفاق وبد بختیهای بیشتر را در بین مردم وکشورما بوجود میآورد. بخصوص یکتعداد هموطنان ما که خارج از کشور به سرمیبرند با پخش افکار ونظریات منفی فوق الذکر خود وسازمان مربوطه خویش با این اعمال خائینانه خویش وظایف مزدورانه خویش درجهت نفاق وتفرقه ملی ثبت تاریخ کشورما مینمایند . طور مثال جناب آقای حسن امیری (سیغانی ) طبق عادت تاحال به جز ازدشنام وتوهین نقش منفی خویش را بازی مینماید. ما امید واریم که جناب شان بعد ازین با طرحهای مثبت وسازنده درجهت وفاق ملی اقدام نماید .       به امید ایجاد صلح وآرامی درکشور ما افغانستان عزیز .           بااحترام    

                                                                                 

 


April 30th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي